وکیل الشعرا

امیررضا خانلاری

وکیل الشعرا

امیررضا خانلاری

سلام خوش آمدید
اتوبان - دنیا غلامی

شب پیرمردی ست پیپ سیاهی در دست

لمیده بر کاناپه ی ستاره ای شکل

روزنامه ای به دست دیگر

که در ستون گمشده هایش

عکسی قدیمی ست



از دختری با چادری سپید و گلبرگ های مشکی

 که جای اسمش خالی ست


از همان روز
روزی که رفتی

دیگران کاسه ی داغ تر از آش شدند

و دختری که کاسه ی داغ آش را
به شوق دیدن لبخندی
تزیین می کرد
گم شد
بین کاغذهای کاهی

کوچه مان اتوبانی ست از دلتنگی
که هر روز غروب
میانه اش ایستاده ای و
برایم دست تکان می دهی !...

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">