فنجان شکسته

چای قندپهلویم آرزوست

ابر احساس - وکیل الشعرا (امیررضا خانلاری)

ابر احساس - وکیل الشعرا (امیررضا خانلاری)

گشته گردان، بر این گردون

چون ابر احساس ما

می رود، در باد

می رود، بر باد

چون ابر احساس ما

ترسم که بگویی، هر چه باداباد

مرگ ققنوس - وکیل الشعرا (امیررضا خانلاری)

مرگ ققنوس - وکیل الشعرا (امیررضا خانلاری)

دلم ری  چشمانت سپه چنگیز است

نگهت سکندری تنم تخت جمشید است

اشک من نیل است و لشکر روم

شکرخندت عصای موسی خشم شاپور است

من آن غرقه ی طوفان غمم

تنت کشتی نوح راحت الروح است

گر چه مرگ است هجران

خدایا چنین مرگی چو مرگ ققنوس است

تنگ اشک - وکیل الشعرا (امیررضا خانلاری)

تنگ اشک - وکیل الشعرا (امیررضا خانلاری)

دریغا که ماهی شعرم جان می دهد

نز بحر بی آبی یا کز بهر بی تابی

که در تنگ اشکم زنده بود

نفس می کشید

و تو ای باده پرست

از غرور

از روی مستی

زدی آن تنگ را شکستی

درک شاعرانه آفتاب - دنیا غلامی

درک شاعرانه آفتاب - دنیا غلامی

ای مهربان مثل نوازش های نسیم

بیا از لبخند گل های شمعدانی

به درک شاعرانه آفتاب برسیم

عصر آهن - دنیا غلامی

عصر آهن - دنیا غلامی

عشق انقلابی بود

از جنس بغض و صبوری

و دلتنگی

درعصرآهن

فلسفه اش خیلی طولانی ست ...

لیلای قصّه بی صدا شکست - دنیا غلامی

لیلای قصّه بی صدا شکست - دنیا غلامی

چشم هایم 

ای شیروانی ها ی

همیشه خیس رشت .. 

بازشما ماندید و 

غم خاطره های بی بازگشت ... 

یاد آن شبی که 

در باورتان پشیمان بود 

درحیرت دیگران 

عاشقانه برمی گشت .. 

زیرطعنه ها شکسته می خندیدید

درکوچه های سبز بخشش و گذشت ...

اینبار ماجرا فرق داشت 

آی عشق 

مجنون نبود و 

لیلای قصّه 

بی صد اشکست ...