وکیل الشعرا

امیررضا خانلاری

وکیل الشعرا

امیررضا خانلاری

سلام خوش آمدید
چه زود گذشت؟!

2106 روز وبلاگ نویسی و 1961 پست در این وبلاگ (14 اسفند 1400)

سلام مجدد دوستان بلاگر عزیز 

  • ۱ نظر
  • ۱۴ اسفند ۰۰ ، ۱۶:۰۰
  • امیررضا خانلاری
کتاب تولستوی و مبل بنفش

تولستوی و مبل بنفش

سال کتابخوانی جادویی من 

نویسنده : نینا سنکویچ

مترجم : لیلا کرد 

ناشر : کناب کوله پشتی

معرفی توسط : سارا امیری

توضیحات : 

کتابی در باره ی عشق به کتاب خوانی .

در این اتوبیوگرافی، میبینیم زنی که گریزان است از مرگ خواهر عزیزش، به واسطه ی هیاهوی روزمره ی زندگی اش، بخاطر بلیط زندگی ایی که از داشتن آن احساس گناه میکند چگونه به آغوش کتاب ها پناه می آورد تا آرام گیرد ...او چه بدست آورد از این سفر یکساله با ۳۶۵ کتاب و یک مبل بنفش قدیمی !

در این حرکت به سمت آینده با خوراکی ازگذشته ،میبینیم این دوستان عزیز و ساکت به ما می آموزند چه چیز هایی را میتوانیم به یاد آوریم و چه چیز هایی رد نباید فراموش کنیم .

با ساختن پایه هایی محکم از خاطرات ،

یافتن راه حلی با وعده ی زیبای آینده ایی که منتظرمان است برای نا امیدی ها ...

با این اعتراف تلخ که فشار بار زندگی در واقع نا عادلانه بودن تقسیم رنج هاست ...

اما میتوان، میتوان حتی بدترین چیزها را به عنوان فشار و نه به عنوان حلقه ی دار " پذیرفت " .

همراه نینا بیاید ما هم بر سکان کتاب ها سفر کنیم به دوران خوش کودکی اش در تابستان های بی دغدغه، سفری به خیابان های پر هیاهوی عشق های دوران جوانی، و به آیینه هایی از زندگی هایی دیگر، که بی گمان گواه جان سختی نوع بشر نیز هست !

به فائق آمدن بر اینکه تنها نیستیم، چه بسیارند کسانی که دقیقا میدانسته اند و میدانند و خواهند دانست که دقیقا در چه حالیم ...!

و بسازیم شبکه ی امنیتی ایی بین خودمان با ابزار محبت و گرم کنیم با این هیزم عزیزان شناخته و نا شناخته مان را حتی در روزهای سرد زمستانی .

بخشی  منتخب از کتاب : 

حقیقت زندگی کردن ، نه با قطعیت مرگ ، بلکه با اعجاز زنده بودن به اثبات رسیده است . هر چه سنمان بالاتر می رود ، این حقیقت با به یادآوری زندگی های گذشته بیشتر و بیشتر تایید می شود . وقتی در سن رشد بودم پدرم یکبار به من گفت : دنبال خوشبختی نگرد ، خود زندگی خوشبختی است .