درکبیسه های پرازکسوف
زندان تاریکی که شما
زندگی می نامیدش ..
تنهاسوغات اشنایی ها
برای من دردی بودکه قلبم
گنجایشش رانداشت ...
برچسب ها:
اشعار دنیا غلامی,
دنیا غلامی,
درکبیسه های پرازکسوف
زندان تاریکی که شما
زندگی می نامیدش ..
تنهاسوغات اشنایی ها
برای من دردی بودکه قلبم
گنجایشش رانداشت ...