یک حافظیه غزل در چشمانش
مراعات بی نظیری است دستانش
عشق درختی است
که هر چه کهنه تر می شود
تازه تر می شود
میوه های هر سالش
بی تو اینجا
تمام فصل ها
رنگ دلتنگی است
عاشق فرقی نمی کند
پاییز و بهار و تابستان و زمستانش
درود سپاس فراوان
شادباشیدوخوب وموفق
به هوای صدایت برگشتم
یک شهربهارنارنج به حالم گریست
چگونه بنویسدادامه ی این شعررا
شاعری که نیست ...
#دنیاغلامی