معرفی کتاب : اوضاع خیلی خراب است

نام کتاب : اوضاع خیلی خراب است

نویسنده : مارک منسن

مترجم : سمانه پرهیزکاری

ناشر : نشر میلکان

معرفی کتاب : امیررضا خانلاری 

بعد از تجربه خواندن کتاب هنر ظریف بی خیالی نوشته مارک منسن که مطالب مفید و جالبی درباره زندگی دربرداشت و دیدگاه هایی متفاوت از کتاب های خودیاری و انگیزشی ارائه می کرد چند روز پیش با دیدن کتاب بعدی منسن یعنی اوضاع خیلی خراب است ترغیب شدم تجربه ای به همان اندازه خوب یا حتی بهتر را تکرار کنم . کتاب را تهیه و مشغول به خواندن شدم .

کتاب درست مانند روال کتاب بی خیالی با چند روایت و داستان واقعی شروع و منسن از عصاره این روایت ها به عنوان یک شاهد عینی برای مطالب و نوشته های خود استفاده می کند . موضوع این کتاب درباره امید و مسائل مرتبط به امید است . منسن سعی کرده مانند فرآیند یادگیری پرواز در پرندگان که جوجه ها با یک سقوط آزاد مجبور به پرواز کردن یا پذیرش سقوط می شوند ابتدا امید را از خواننده کتاب بگیرد و در ادامه خواننده با خواندن متن کتاب تصمیم به حرکت دادن بال های خود بکند البته نه برای پروازی از جنس امید داشتن یا نداشتن. پرواز برای آسمانی بدون چرخه امیدواری و ناامیدی که در عرصه انسانیت قرار دارد .

منسن با اشاره به مطالبی درباره ذهن عاطفی و ذهن عقلانی توضیحاتی درباره ذهن انسان و رفتار های او درباره امید و در کل رفتار های انسانی می دهد و سپس قوانین نیوتن را با تغییراتی به قوانین روانشناسی تبدیل کرده و چند نکته مهم را بیان می کند . خلاقیت مارک در بیان نکات علمی و روانشناسی و استفاده از زبان محاوره و طنز آمیز و بعضا رکیک که البته در ترجمه های فارسی تعدیل شده است متن را از کسل کنندگی نجات داده است و لذت خواندن را از مخاطب سلب نمی کند. یک سوم نخست کتاب خوب و قابل قبول از آب درآمده است اما هر چقدر که می گذرد مارک از سبک نوشتاری محاوره ای و ساده و صمیمی اش که عامل جذابیت کتاب و نقطه قوت نوشته های اوست فاصله بیشتری می گیرد ‌و چیزی را به مخاطب عرضه می کند که مخاطب از او انتظار ندارد. مارک به صورتی آشکار از روند کتاب قبلی خود فاصله محسوسی می گیرد و سعی می کند جهت دار و مبلغانه عقایدی را به خورد مخاطب بدهد .

مارک تو واقعا گند زدی مارک عصبانی نشو ولی باید به بقیه بگم که واقعا در این کتاب گند زدی و کتابت به فنا رفته . مارک لعنتی تو نباید از عقاید فلسفی مورد علاقه ات حرف می زدی . مارک کتابت نباید یک تریبون برای افکار نیچه و پیش بینی های او می شد . مارک کتاب تو جای بحث های دینی یا ضد دینی و ایدئولوژی ها نبود . مارک تو حتی با ورود به این بحث ها شوخ طبعی و صمیمیت خودت رو هم تا حدی از دست دادی.

خواندن عقاید فلسفی مورد علاقه منسن و یا دیدگاهش نسبت به دین و همچینن سیاست و آینده انسان را به خود شما محول می کنم و در ادامه اگر در چند جمله بخواهم از نوشته او بگویم کتاب را این چنین معرفی می کنم : کتابی که مارک منسن از اواسط آن ناامیدی خودش را درباره نوع انسان نشان می دهد و در آرزوی ابر انسانی که نیچه از آن سخن گفته به هوش مصنوعی و تکامل نوع انسان به موجودی که دیگر نمی توان نام انسان را بر آن نهاد چشم دوخته است .

در هر صورت مارک منسن فقط سقوط را یاد می دهد و پرواز کردن را به عهده خود مخاطب می گذارد . به زبان ساده تر منسن اگر یک میمون قبل از تکامل آن ها به انسان می بود احتمالا کتابی برای آن ها می نوشت در حالی که موزی می خورد و می گفت میمون های عزیز امیدی به میمونیت نیست به زودی بدون آن که دست ما باشد به موجودی بدون ریش و پشم زیاد تبدیل می شویم که آخر خفن بودن است و انسانیت شروع می شود . پس به امید فکر نکنید و منتظر تکامل باشید ! 

پس چرا این کتاب را بخوانیم ؟ 

این کتاب با وجود برخی نواقص خود می تواند دیدگاه منطقی تری به ما درباره زیستن بدهد . برخلاف دیگران عقیده دارم به صرف وجود سخنان ضد دینی در یک کتاب و رویکرد خداناباورانه اش نمی توان آن را ممنوعه دانست . توصیه می کنم این کتاب را بخوانید و طبق اندوخته های اطلاعاتی و ارزش هایتان با آن برخورد کنید . اگر هم بخواهید می توانید ارزش هایتان را تغییر دهید . 

این کتاب در اپلیکیشن های طاقچه و کتابراه به صورت الکترونیک و در سایت دیجی کالا به صورت نسخه کاغذی به فروش می رسد . 

بخش هایی از کتاب : 

ما غبارهای کیهانی بی اهمیتی هستیم که در یک نقطه آبی پرسه می زنیم و به هم برخورد می کنیم و اهدافی برای خودمان می سازیم اما راستش را بخواهید ما هیچی نیستیم . پس قهوه لعنتی تان را بخورید .

این چیزی است که خیلی ها متوجه آن نمی شوند : متضاد خوشحالی ، عصبانیت یا ناراحتی نیست . اگر شما عصبانی یا ناراحت هستید ، یعنی هنوز دغدغه چیزی را دارید . این یعنی شما هنوز امید دارید . نه متضاد خوشحالی ، ناامیدی است . افقی خاکستری و بی پایان از تسلیم شدگی و بی تفاوتی . 

قانون دوم احساسات نیوتون : عزت نفس ما برابر است با مجموع احاساسات ما در طول زمان . 

امید به نپذیرفتن آن چه هست نیازمند است امید نیازمند است که چیزی معیوب باشد . امید نیازمند این است که ضد چیزی باشیم . 

اصل اول سیاست جغرافیایی می گوید : وقتی دو تا آشغال به تمام معنا در همسایگی هم حکومت کنند میلیون ها نفر از مردم به ... می روند . 

درد اجتناب ناپذیر است اما رنج کشیدن همیشه یک انتخاب است .