فنجان شکسته

چای قندپهلویم آرزوست

اتوبان - دنیا غلامی

اتوبان - دنیا غلامی

شب پیرمردی ست پیپ سیاهی در دست

لمیده بر کاناپه ی ستاره ای شکل

روزنامه ای به دست دیگر

شعر طناب - دنیا غلامی

شعر طناب - دنیا غلامی

طناب را دور گردنم پیچید

گفت : تو فقط خیالی 

خیال ها را نمی شود داشت 

فقط می شود دوست داشت 

صدایش از روز اول در گوشم پیچید

((تنهایم نگذار 

خواهش می کنم باش 

اصلا الکی دوستم داشته باش ))

من اما زخم های واقعی داشتم

درد های واقعی

دوستت دارم های واقعی 

طناب را محکم تر کرد 

هنوز داشت حرف می زد 

نفس نداشتم که بگویم 

صندلی را بکش ...

ضلع سوم متساوی الساقین شدم - دنیا غلامی

ضلع سوم متساوی الساقین شدم - دنیا غلامی

این روزها 

مثل ضلع سوّم مثلّث متساوی الساقین شدم  

همان قدرتنها 

همان قدرغریب .. 

حتّی  گریه نمی کنم  

تانشکنی ... 

دنیا غلامی

رنگین کمان- دنیا غلامی

رنگین کمان- دنیا غلامی

 درکوله بار تنهایی ام

از تو یادگاری بسیار دارم  

رنگین کمان باش  برگرد 

سال هاست بی تو واژه ها را می بارم ...

ranginkaman_doniagholami.jpg

من ازصدای تو پرتقال می چینم -دنیا غلامی

من  ازصدای تو پرتقال می چینم -دنیا غلامی

مثل زنی که بچّه دارنمی شود 

 

ودر همه جای خانه  

کودکی می بیند 

که سایه به سایه 

دنبالش می دود ومی خندد ... 

من درهمه جا وهمه چیز 

تورا می بینم  

درکنار تمام رودخانه ها  

با تو می نشینم  

من  ازصدای تو پرتقال می چینم  

درخواب با توبیدارم و 

دربیداری خوابت را می بینم  

وقتی نیستی 

 ازهمه کس ،همه چیز 

سراغ تورا می گیرم   

وقتی هستی  

انگارهیچکس را 

هیچ چیزرانمی بینم   

ای دست های پرازشعرت  

طعم سیب  

بی تو دراین شهرشلوغ  

تنهاترینم ...

manazsedayeto_donyagholami.jpg

بهارنارنج-دنیا غلامی

بهارنارنج-دنیا غلامی

به هوای صدایت برگشتم

یک شهربهارنارنج به حالم گریست 

چگونه بنویسدادامه ی این شعررا 

شاعری که نیست ... 

doniagholami_baharnarenj.jpg

کوچه ی سبزبچّگی هایم -دنیا غلامی

کوچه ی سبزبچّگی هایم -دنیا غلامی

برو ای غم  

چه می خواهی  

از جان معصوم کودک خاطره هایم  

سلام عشق  

سلام نور 

سلام مهربانی 

سلام کوچه ی سبزبچّگی هایم 

بساط خاله بازی راچیده ام

عروسک هایت رابیاور 

آه همبازی صمیمی ام  یادت به خیر

بی تو دراین کوچه ی شلوغ 

ازصمیم قلب تنهایم ... 

doniaghlami_koochesabzebachegihayam.jpg

بغض ترانه ها-دنیا غلامی

بغض ترانه ها-دنیا غلامی

در بیداری اش نبودی 

چه می کنی در خواب هایش ؟ 

ای  بی خبر از دل و حال و هواش 

بغض ترانه ها

غم نشسته در  صدایش

ای زخم روز ها ، داغ شب ها 

چه می خواهی از جان خاطره هایش 

تو که در شلوغ ترین ساعت ها 

گم کردی دست هایش را 

پس از سالها

چرا پرسه می زنی 

در دقایق خیس تنهایش 

درخت عشق-دنیا غلامی

درخت عشق-دنیا غلامی

یک حافظیه غزل در چشمانش 

مراعات بی نظیری است دستانش 

عشق درختی است 

که هر چه کهنه تر می شود

تازه تر می شود

میوه های هر سالش 

بی تو اینجا 

تمام فصل ها 

رنگ دلتنگی است 

عاشق فرقی نمی کند

پاییز و بهار و تابستان و زمستانش 

کابوس-دنیا غلامی

کابوس-دنیا غلامی

برای روزهای سیاهی که نبودی 

پا به پای موهایم 

شعر سپید سرودم

چه تضاد دردناکی 

خواب دیده ام آمده ای 

درست همان لحظه ای که من رفته ام

چه کابوس وحشتناکی 

doniagholami_kaboos.jpeg

شکلات تلخ-دنیاغلامی

شکلات تلخ-دنیاغلامی

مثل تنها تماشاگر یک سالن بزرگ تئاتر

پس از اجرای 

نمایشنامه ای سرتاسر سکوت

تنهایی را چشیده ام

طعم شکلات تلخ می دهد ...

doniagholami_shokolatetalkh.jpg

کوچه ی بن بست - دنیا غلامی

کوچه ی بن بست - دنیا غلامی

بی تو 

من خانه ای قدیمی 

در انتهای کوچه ای بن بستم

اگر هم کسی سراغم را می گیرد

یا اشتباهی در زده است 

یا قصد ویران کردنم را دارد 

یا سراغ کسی را می گیرد 

که سال ها است نیست 

آه پرواز بی صدای شاعر ها

کوچ غریبانه است ...

doniagholami_koochebonbast.jpg

سکوت ورم کرده میان حنجره ام - دنیا غلامی

سکوت ورم کرده میان حنجره ام - دنیا غلامی

ورم کرده است

سکوتی میان حنجره ام ...

این روزها خسته ام

خیلی خسته

آنقدر که

دلم می خواهد

چشم بگذارم

بروم

در خودم گم شوم

وهیچکس پیدایم نکند...

در شعرهایم

پرتقال ها به توت فرنگی ها رسیدند...

برای خیلی اتفّاق ها دیر است

و هنوز پاهای تو

به تصمیم برگشتن نرسیدند...

به جایی از قصّه رسیده ام که

کلاغ ها

روی شانه ی تنهایی ام

می نشینند و

بلند بلند می خندند...

درک شاعرانه آفتاب - دنیا غلامی

درک شاعرانه آفتاب - دنیا غلامی

ای مهربان مثل نوازش های نسیم

بیا از لبخند گل های شمعدانی

به درک شاعرانه آفتاب برسیم

عصر آهن - دنیا غلامی

عصر آهن - دنیا غلامی

عشق انقلابی بود

از جنس بغض و صبوری

و دلتنگی

درعصرآهن

فلسفه اش خیلی طولانی ست ...

لیلای قصّه بی صدا شکست - دنیا غلامی

لیلای قصّه بی صدا شکست - دنیا غلامی

چشم هایم 

ای شیروانی ها ی

همیشه خیس رشت .. 

بازشما ماندید و 

غم خاطره های بی بازگشت ... 

یاد آن شبی که 

در باورتان پشیمان بود 

درحیرت دیگران 

عاشقانه برمی گشت .. 

زیرطعنه ها شکسته می خندیدید

درکوچه های سبز بخشش و گذشت ...

اینبار ماجرا فرق داشت 

آی عشق 

مجنون نبود و 

لیلای قصّه 

بی صد اشکست ... 

شاعرانگی های خیس-دنیا غلامی

شاعرانگی های خیس-دنیا غلامی
فردا صبح
قلبی مه گرفته می شوم 
روی شیشه ی ماشینت 
وآبی خاکستری چشم هایت 
دلتنگ خواهدشد 
برای شاعرانگی های خیس 
دختری که 
به اندازه ی تمام ابرهای جهان 
دوستت داشت ... 
doniagholami-shaeranegihayekhis

سوغات آشنایی ها-دنیا غلامی

سوغات آشنایی ها-دنیا غلامی

درکبیسه های پرازکسوف 

زندان تاریکی که شما 

زندگی می نامیدش .. 

تنهاسوغات اشنایی ها 

برای من دردی بودکه قلبم 

گنجایشش رانداشت ... 

doniagholami-soghateashenaiha

کبوترانه-دنیاغلامی

کبوترانه-دنیاغلامی
کبوترانه اسیرت بودم 

رفتی تا رها باشم امّا 

کوچه به کوچه زندانم 

آه 

ازغروب کدام واژه دلت گرفت 

شعرخسته ی نیمه تمامم .. 
doniagholami-kabutarane

دلتنگی-دنیاغلامی

دلتنگی-دنیاغلامی

آدم های اینجا هیچکدام شبیه تونیستند 

دلتنگت که می شوم 

چشم هایم رامی بندم 

باران راتجسّم می کنم 

توزلال مهربانی 

مهربان زلالی ... 

doniagholami-deltangi.jpg

سکوت-دنیا غلامی

سکوت-دنیا غلامی

ورم کرده است

سکوتی میان حنجره‌ام...

این روزهاخسته ام

خیلی خسته

آن‌قدرکه

دلم می‌خواهد

چشم بگذارم

بروم

درخودم گم شوم

وهیچکس پیدایم نکند...

درشعرهایم

پرتقال هابه توت فرنگی هارسیدند...

برای خیلی اتفّاق ها دیر است

وهنوزپاهای تو

به تصمیم برگشتن نرسیدند...

به جایی ازقصّه رسیده‌ام که

کلاغ ها

روی شانه ی تنهایی ام

می نشینند و

بلندبلندمی خندند... 

doniagholami-sokoot