محاکمه پایان یافت ،
با لب های دوخته مکالمه ممکن نبود ،
او حکم کرد من سکوت ،
او تقریر کرد من تحریر ،
او نقطه گذاشت من امضا ،
***
چاره ای نیست ،
انباری از کلمات بنا میکنم
و کلیدش را به گردن کودکی می آویزم
که روزی سخنوری دانا خواهد شد ...